سیاست چگونه مبتذل شد؟
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۱۲۵۲۷
نسبت اصلاحطلبان با سلبریتیها وارد مرحله پرمزاحی شده است. جریانی که روزی با وزن بخشیدن به هنرپیشهها و سلبریتیها در فضای سیاسی به دنبال هیجانی کردن فضای انتخاباتی کشور میگشت، امروز به دنبال مقصری برای بزرگ کردن این صنف میگردد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، نسبت اصلاحطلبان با سلبریتیها وارد مرحله پرمزاحی شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سعید لیلاز روزنامهنگار و اقتصاددان اصلاحطلب بتازگی در جریان یک گفتوگو با بیان اینکه امروز جمهوری اسلامی روزنامهنگاران و سلبریتیها را با خود ندارد، گفت: نظام خودش این انتخاب را کرده و سطح منازعه را از عبدی و حجاریان به سطح سلبریتیها رسانده، چون میدانست توانایی مقابله با عبدی و حجاریان را ندارد! اما فارغ از این ادعا که کسی توانایی مقابله با چهرههای منقضیشده اصلاحات را دارد یا خیر، این سوال مطرح میشود: چه کسی سلبریتیها را در فضای سیاسی کشور بزرگ کرد. پی گرفتن این سوال از قضا همگان را به همان اردوگاهی میکشاند که امروز صدای مخالفت با سلبریتیها از آن بلند شده است. انتخابات ریاست جمهوری سال 76 نخستین میدان سیاسی کشور بود که در آن هنرمندان و سلبریتیها حضوری در حاشیه رقابتها و در طرفداری از محمد خاتمی یافتند. دهه80 به خصوص انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که یکباره سلبریتیها به بخش ثابت میتینگهای سیاسی اصلاحطلبان راه یافتند. برنامه مشهور 2 خرداد در سالن آزادی با حضور هنرمندانی همچون حمید فرخنژاد (که اکنون کنار بدنامترین چهرههای ضدانقلاب و سلطنتطلب ایستاده است) نقطه تثبیت جایگاه سلبریتیها در حیات سیاسی اصلاحطلبان بود. شروع دهه90 و همزمانیاش با بزرگ شدن جایگاه شبکههای اجتماعی در زندگی مردم اما سلبریتیها را به مهمترین سرمایه سیاسی اصلاحطلبان تبدیل کرد که در 3 انتخابات سالهای 92، 94 و 96 عملا بازیگردان سناریوی اصلاحطلبان شدند تا جایی که دیگر این جبهه کمتر روی روشنفکران و روزنامهنگاران و... سرمایهگذاری میکرد و هنرپیشهها جای چنین گروههایی را نیز برای آنها پر کردند.
سعید لیلاز در حالی دوگانه موهوم سلبریتی - حجاریان را مطرح میکند و میگوید جمهوری اسلامی برای فرار از حجاریان، سلبریتیها را بزرگ کرد که شخص حجاریان خود تئوریسین اعطای تریبون به سلبریتیها بود و حیات اصلاحطلبان را به بازیگری شهرتپیشهها در سیاست گره زد. حجاریان خرداد 97 در گفتوگو با روزنامه اعتماد گفت: اصلاحطلبان باید سیاستهای خود را به تعبیر مولانا از دهان غیر مطرح کنند. به این معنا که سیاستهایشان را نخست با گروههای مرجع جدید شامل هنرمندان، مشاهیر و... در میان بگذارند و پس از دریافت بازخوردها و اعمال تغییرات احتمالی، سیاستها توسط همان گروههای مرجع جدید در جامعه منعکس شود.
به همین خاطر اگر بنا باشد متهمی برای بزرگ کردن جایگاه سلبریتیها در نزاع سیاسی پیدا شود نخستین متهمها را باید در بین همقطاران لیلاز، عبدی و حجاریان یافت.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: سلبریتی ها اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۱۲۵۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میدان شهرت در ایران
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «میدان شهرت در ایران» اثر پژوهشی احسان شاهقاسمی (عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران) است. این پژوهش به بررسی نقش سلبریتیها در جامعه ایران میپردازد و به جنبههایی از این صنعت نوپدید در کشورمان اشاره دارد که تاکنون دیده نشده است.
این کتاب با مقدمه آرتور آسابرگر که یکی از بزرگترین استادان و پژوهشگران زنده علم ارتباطات در دنیا است، از سوی انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شده است. کتاب «میدان شهرت در ایران» در شانزدهمین جشنواره بینالمللی پژوهش فرهنگی در محور رسانه و ارتباطات بهعنوان اثر برگزیده معرفی شد.
سه فصل اول کتاب به توضیح تاریخچه شهرت در ایران، شالودههای شهرت، نقش صنعت شهرت در سلبریتیسازی و... اختصاص دارد.
در سه فصل دوم، به مسائلی همچون فمنیسم شهرت، نیکوکاری سلبریتیها و شهرت و دین پرداخته شده است.
در فصل ششم نشان داده میشود صنعت شهرت چگونه از عناصر دینی برای سلبریتیسازی استفاده میکند و چگونه مخاطبان و کاربران به مسیری کشانده میشوند که احساس کنند با سلبریتیها روابط صمیمانه شخصی و دوسویه دارند.
در فصل هفتم، نویسنده به مسأله مصرفگرایی و رابطه آن با شهرت پرداخته و نشان میدهد چگونه سلبریتیها بهصورت آشکار و نهان، مصرفگرایی را تبلیغ میکنند و چگونه این کار آنها در تضاد با ادعاهای زیست محیطی آنها قرار میگیرد.
فصل هشتم این کتاب به توصیههایی برای مدیریت فرهنگ شهرت اختصاص یافته است. این کتاب تلاش دارد به این سوالات پاسخ گوید:
فرهنگ شهرت از کجا پیدا شد و در ایران چه روندی را طی کرده است؟ رابطه شهرت و پول چیست؟ فضای مجازی چه کمکی به سلبریتیها کرده است؟ چرا نیکوکاری سلبریتیها زیانبار است؟ شهرت چه ارتباطی با فمنیسم پیدا میکند؟
آسابرگر در مقدمه کتاب «میدان شهرت در ایران» مینویسد: این کتاب به جنبههایی از این صنعت نو پدید در ایران اشاره میکند که تا کنون دیده نشدهاند. مطالب این کتاب کمک میکند که حتی مخاطب غیرایرانی هـم به جنبههایـی از شهرت در کشور خودش آگاه شود کـه تا کنون در پیش چشم او بوده و نمیدیده است، و شاید این را بتوان مهمترین امتیاز کتاب دانست.
شاهقاسمی، نویسنده کتاب میگوید از حدود ده سال پیش که مطالعه روی شهرت را آغاز کرده است، هر روز افراد بیشتری متوجه شدهاند مسأله شهرت مسئلهای مهم در فرهنگ ماست. اوایل کار، حتی جامعهشناسان بسیاری به او میگفتند مسأله شهرت در ایران چندان مهم نیست که ارزش پژوهشهای گسترده و ژرف را داشته باشد. رسانههای رسمی و غیررسمی ایران چندان مسأله شهرت را جدی نمیگرفتند و دانشجویان علوم انسانی کمتر این حوزه را حوزه مهمی برای انجام پژوهش و نگارش پایاننامه و رساله میدانستند. امروز که میلیونها نوجوان ایرانی عملا برای سلبریتیهای داخلی و خارجی بردگی میکنند، پژوهشهای بسیار بیشتر و بهتری در این حوزه انجام میشود.
بریدهای از کتاب «میدان شهرت در ایران» که گوشهای از این ابعاد ناپیدا را ملموستر بیان میکند به این شرح است:
«سلبریتیهای ایرانی معمولاً از اصطلاح «خراب شده» در توصیف کشورشان استفاده میکنند انگار این کشور ویرانهای است که لیاقت آنها را ندارد و آنها با بازگشت به این کشور یا ماندن در آن باید بر سرش منت بگذارند. هر وقت چنین اظهار نظرهایی را میشنوم سه نکته به ذهنم میرسد، نخست باید از دوگانه حکومت ملت پرهیز کرد حکومت هم بخشی از ملت است و برعکس. نمیتوان تصور کرد نیرویی اسرارامیز تعدادی غیرایرانی را از کشوری دیگر آورده است تا در جایگاههای مؤثر حکومتی قرار بگیرند و ایران را خراب کنند. دوم سلبریتیها هرگز نمیگویند که این خراب شده باعث بالیدن و موفقیت آنها شده است. سوم و از همه مهمتر، سلبریتیها هرگز توضیح نمیدهند که اگر ایران شایستگی آنها را ندارد چرا حاضر نیستند در جایی کار کنند که شایستگی آنها را دارد.»
احسان شاهقاسمی در سال ۱۳۵۷ در شهرستان رستم به دنیا آمد. کودکی را در نورآباد ممسنی، شیراز و تهران گذراند. در سال ۱۳۸۱ با مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه شیراز فارغ التحصیل شد و بعد از گذراندن دوره سربازی، در سال ۱۳۸۴ وارد دوره کارشناسی ارشد ارتباطات در دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را تا سطح دکتری در این دانشگاه ادامه داد. شاهقاسمی از سال ۱۳۹۴ به عنوان عضو هیات علمی در گروه ارتباطات دانشگاه تهران مشغول کارشد.
وی در دو دهه گذشته بیش از پنجاه کتاب را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و دست کم چهار کتاب را به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر نموده است. مقالههای او در مجلات مهم منتشر شده است. از سال ۱۳۹۹ شاهقاسمی برای اولین بار درس مطالعات شهرت و هواداران را در ایران ارائه کرد. او پیش از آن یک دهه را صرف مطالعه و تحقیق درباره شهرت و رابطه آن با رسانهها کرده بود. در سال ۱۴۰۲ پژوهشهای او در قالب کتابی به نام «میدان شهرت در ایران» به وسیله پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شد و به عنوان مهمترین منبع تدریس مطالعات شهرت در اختیار دانشگاههای مختلف قرار گرفت.
انتهای پیام/